...



این‌که حس کنی آدم بامزه‌ای نیستی سخته نه؟

این‌که حس کنی در روابط اجتماعی‌ات دائم اشتباه می‌کنی سخته نه؟

حس می‌کنم بیمارم، حس می‌کنم مثل یک ربات اسقاطی‌ام که قسمت احساسات مرکز پرازشش خراب شده.

حس میکنم مغزم مثل آب روون به دیواره‌های جمجمه‌ام میکوبه. حس می‌کنم قلبم کبود و پلاسمولیز شده؛ بدن و قلبم هم غلظت نیستند.

 

من: زیر پتو هست و با گوشی تایپ می‌کند. سردشه. غمگین و سردرگمه.


بهش فکر کردی فردا میخوای چه کار کنی تا کیفیت زندگی‌ات بالا‌تر بره؟ از چیزهای بزرگ تا چیزهای ساده و کوچک.

من؟ می‌خوام توی مترو کارهای کوچک و عقب افتاده‌ای که میشه انجامشون داد رو انجام بدم. مثل تایپ با گوشی یک جزوه دانشگاه که به عهده منه. هم‌زمان می تونم موزیک هم گوش بدم و هم اعتیاد به گوشی رو تو راه درست استفاده کنم و هم تو هپروت نرم. ^_^


بیکارم. چه کار کنم؟
درس بخونم؟ ظرف های توی ظرف شور را بشورم؟ وارنیش فلوراید خواهرم هم هست چون ریسک پوسیدگی اش بالاست پس باید هر 3 ماه انجام بشه. کار دیگه ای نیست که بخوام انجام بدم. تلگرام و اینستا و پینترست چک کردن هم که کار نیست. پاشم یه کاری بکنم.


حس می‌کنم قلبم داره از هم می‌پاشه، می‌خوام ذهنم رو آروم کنم بتونم بخوابم اما انگار احساس خلا دارم نمی‌تونم نظم بهش بدم. انتظار کشیدن سخته. داغونت می‌کنه. چند تا مسئله باهم پیش اومدن. توی چهار شهر متفاوت. خدا ختم بخیر بشه. خدا این آرامش بعد از طوفان رو روزی‌ام کن. الهی آمین.


امروز چه روز مزخرفی بود. از نظر بعد انسانی میگم. اگر بخوام قلبی بگم میگم خدا رو شکر. نماز ظهر رو فرصت نکردم بخونم. حقیقتنش فراموش کرده بودم نماز بخونم، از اثرات پسایه.
فردا کوییز دارم که جمع کوییز‌ها میشه نمره پایان ترم. باید انرژی‌ام رو جمع کنم و بخونم. بیشتر امروز درگیر کارهای مهسا بودم. دائم بهش میگم کارهات رو ننداز دقیقه نود تو گوشش نمیره.
یکی دیگه از دوستام هم خونه خریده روی این خونه وام بوده. دوستم هم داشته پرداخت می‌کرده مرتب. اما یکهو نامه میاد دم درد که ۲۸ قسط وام شما پرداخت نشده. دوست من رو بگو یک وضعی اصلن. گویا صاحب خونه قبلی یک وام دیگه هم روی این خونه میگیره بدون اینکه بگه به دوست من بهش میفروشه حالا طرف میگه من یک ریال هم ندارم که پرداخت کنم ضامنشم دخترشه که اونم پول نداره. اعصابی از دوستم خرد شده.

امروز دائم دنبال استادم بودم. حقیقتا استاد هم نیستند دانشجو سال آخر مقطع تحصیلی بالاتر من هستند. کارم چند مرحله ای بود. می‌اومد اُردر می‌داد و می‌رفت، سرم رو می‌چرخوندم نبود . حرصم می‌گرفت اما بازها پشت سرش خوندم باز منو کاشتی رفتی تنها گذاشتی رفتی دروغ نگم به جز من یکی دیگه داشتی رفتی. پشتت رو کردی بر من بگو مگو نداره رو کن به هر کسی خواستی گل پشت رو نداره :)))) عاشق یبسی‌اش شدم :))))

بعضی موزیک‌ها هستند که اگر الان منتشر بشن تنها یک بار میتونی بهشون گوش بدی اما همین موزیک چون به گذشته مربوط میشن شنیدن‌شون بعد از بارها رپیت هم خسته‌ات نمی‌کنه. :)
مثل آهنگ آره آره مهدی احمدوند
آره آره حال خوبیه که دارمت

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها